سخن گفتن از شهید قاسم سلیمانی و شهید ابومهدی المهندس بسیار دشوار است و ما فقط می توانیم خلاصه ای از زندگی جهادی این دو شهید و گوشه ای از درس ها و عبرت هایی که از زندگی این دو بزرگوار گرفته ایم را بیان کنیم.
وی افزود: این دو شهید نمونه عملی مقابله با پروژه استکبار در منطقه را ارائه کردند. منظور از پروژه استکبار همان اشغالگری آمریکا در منطقه است که به صورت مستقیم در عراق و همچنین سوریه و همزمان علیه مقاومت انجام شد.
عتریسی ادامه داد: شاید بتوان گفت شهید ابومهدی المهندس نقشی اساسی در مواجهه با استکبار در عراق ایفا کرده است، در مرحله نخست، از طریق مقابله با نیروهای اشغالگر آمریکایی و در ادامه، مقابله با داعش و تمام متجاوزان در منطقه که از سوی جهان پشتیبانی می شدند.
وی خاطرنشان کرد: ارتباط میان این دو فرمانده شهید ارتباط خاصی از جهت معنوی و جهادی و سیاسی بود. شهید سلیمانی حدود ۳۰ سال در فرماندهی نیروی قدس تجربه داشت و بدون مبالغه می توان گفت این تجربه تبدیل به یک مکتب شد. شهید سلیمانی نمونه ای به ما ارائه کرد که در آن اقدامات جهادی در میدان مبارزه را با بُعد استراتژیک خود جمع کرده بود. همانطور که همه می دانند، او در عراق، سوریه، لبنان و ... از یک جبهه به جبهه دیگر می رفت، و از جبهه های یمن و فلسطین حمایت می کرد و اهتمام ویژه ای به جبهه فلسطین داشت.
عتریسی در ادامه افزود: شهید سلیمانی همزمان تحلیل و دیدگاه ویژه ای درباره مسائل منطقه داشت و طبیعتاً در یک شخص چنین خصوصیاتی با هم جمع نمی شود. او همچنین در کنار دیدگاه استراتژیک خود خصوصیات ممتازی از جهت معنویت و سادگی و اخلاق عالی داشت.
وی به دیگر ویژگی های مکتب شهید سلیمانی اشاره کرد و گفت: ایشان در مقابله با طرح اشغالگران آمریکایی در عراق و سوریه و نقاط دیگر، به توانایی های شخصی تکیه می کرد و نیروهای عراقی و سوری را بر اساس توانایی های آنها در مبارزه برای رویارویی با اشغالگران آمریکایی بسیج می کرد و خود نیز از آنان حمایت می کرد.
وی تأکید کرد: این دیدگاه همان تجربه جمهوری اسلامی ایران است که با وجود روبرو شدن با تهدیدات، محاصره ها و تحریم ها از توانایی های اقتصادی و خودکفایی خود استفاده می کرد تا بتواند تنها به نفت تکیه نکند. این دیدگاه مبتنی بر خود کفایی در مقابل قدرت های بزرگی بود که خواهان محاصره ملت های مستقل بودند. و این تجربه در مکتب شهید سلیمانی از اهمیت خاصی برخوردار است.
عتریسی درباره شهید المهندس گفت: این شهید نیز تجربه ای موازی و هم راستا با تجربه شهید سلیمانی در عراق داشت و آنها همواره با یکدیگر بوده و به ویژه در مبارزه با اشغالگران آمریکایی با هم برنامه ریزی می کردند.
این پژوهشگر لبنانی ادامه داد: شهید سلیمانی با وجود ویژگی های خاص خود و تجربه استثنایی اش، جزئی از سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به حساب می آمد. او فرمانده نیروی قدس بود که زیر مجموعه سپاه است و سپاه پاسداران نیز جزئی از دیدگاه جمهوری اسلامی ایران است. به این دلیل ما در برابر مکتبی قرار داریم که توانایی های ذاتی را در مقابله با اشغالگران برای توسعه محور مقاومت به کار گرفت. و این نکته اساسی مکتب شهید سلیمانی است.
عتریسی اظهار کرد: شهید سلیمانی همراه با شهید المهندس ارتباطاتی با محور مقاومت برقرار می کرد و بدین وسیله به دستاوردهایی در سوریه و عراق و لبنان دست یافتند. همچنین در ثبات سوریه و شکست طرح های آمریکا در این کشور در جهت ساقط کردن محور مقاومت نقش مهمی ایفا کردند.
وی در پایان خاطرنشان کرد: شهادت این دو شهید بزرگوار با وجود اینکه خسارت بزرگی برای ما به شمار می رود، اما این تجربه، منطق مقابله با استکبار و فتنه های داخلی و اعتماد به نفس و تکیه به توانایی های ذاتی را به ما نشان داد. راه این دو شهید بزرگوار همچنان ادامه خواهد یافت و تا حاصل شدن نتیجه نهایی یعنی خروج آمریکایی ها از منطقه و تحقق اهداف محور مقاومت در کل منطقه متوقف نخواهد شد.
استاد و پژوهشگر برجسته لبنانی
راه شهیدان سلیمانی و المهندس تا محقق شدن اهداف مقاومت ادامه خواهد یافت