آیت الله عبدالله جوادی آملی با گرامیداشت یاد و خاطره شهید حاج قاسم سلیمانی، بیان داشت: دعا میکنیم تا تمامی شهدا خصوصاً روح پاک این شهید با شهدای کربلا محشور شوند و این کشور ولی عصر (عج) از هر خطری تا روز ظهور آن حضرت محفوظ باشد تا ما بتوانیم این نظام را در اختیار آن حضرت قرار دهیم.
وی در ادامه بیان داشت: چند نکته هست که شاید همه ما توجه به آن هم داشته باشیم اما علم به علمش نیست، نکته اول اینکه خدا انکار شدنی نیست، هیچ ملحدی نیست که خدا را نشناسد، زیرا ذات اقدس الهی این پیکر را با توحید ساخت، (خَلَقْتُ بِیَدَیَّ)؛ با دست بی دستی خودم تو را ساختم، لذا انکار شدنی نیست، نشانه آن اینکه وقتی انسان سوار بر کشتی در دریای طوفان زده و در حال غرق شدن است و به هیچکس دسترسی ندارد، قلب آدمی متوجه خدا هست، این مهم نیست که اصل توحید را قبول داشته باشد یا نداشته باشد، خدا انکار پذیر و فراموش شدنی نیست.
این مرجع تقلید اظهار داشت: مرحوم کلینی در حدیثی از امام صادق نقل میکند که خداوند «عَارِفٌ بِالمَجهُولِ مَعرُوفٌ عِند کُلِّ جَاهِل» است، خدا همه چیز را میداند و هیچکس نیست که خدا را نداند، لذا هر منکر و کمونیستی خداشناس هست اما در درون درون اوست، وقتی در تنگنا قرار میگیرد میگوید خدا! اینگونه نیست که اگر قلبی بخواهد خدایی بیاندیشد، زحمت داشته باشد، خیر! بلکه باید مواظب باشد تا گرد و غباری بر قلبش ننشیند و اگر نشست سریع غبار روبی کند! شهید حاج قاسم سلیمانی این فطرت را حفظ کرد و اگر به خصوصیات بشری، غباری نشست، سریع غبار روبی کرد! «آینه شو تا بردت سوی دوست» چرا ما قاسم سلیمانی نشویم؟!
آیت الله جوادی آملی در بیان نکته دوم گفت: امیرالمومنین میفرماید که عبادت کنندگان سه دسته هستند، بعضی به خاطر ترس از جهنم، بعضی به خاطر شوق به بهشت و بعضی «حباً لله» خدا را عبادت میکنند و من جز دسته سوم هستم، این فراز نورانی مخصوص نماز و روزه تنها نیست، جهاد هم همین است. بعضی جهاد میکنند چون وظیفه شرعی است میترسند که اگر جهاد نکنند خلاف شرعی انجام داده و ممکن است عذاب شوند، بعضی جهاد میکنند تا درجاتشان در بهشت بالا برود ولی بعضی فقط برای خدا جهاد میکنند، شهید سلیمانی رضوان الله تعالی علیه از این دسته سوم بود، آن شهید اصلاً به این فکر نبود که به بهشت برود، گر چه بهشت میدهند! «تو بندگی چو گدایان به شرطِ مُزد مکن * که دوست خود روش بندهپروری داند»! آدم حیف است که وقتی نزد «کریم» رفت درخواستی داشته باشد، او خودش ادا میکند! شهید سلیمانی فهمید که در پیش خدا نباید بگوید که من چکار کردم و چکار نکردم، او همه کارهای خود را توفیقات الهی میدانست.
مفسر قرآن کریم بیان داشت: نکته سوم بیان نورانی امام سجاد علیه السلام و دعای آن حضرت در حق رزمنده هاست که خدایا آن توفیق را به مجاهدان و رزمندگان بده که آنها هوس سالم برگشتن و زندگی کردن را نداشته باشند، یاد زن و بچه رو از یاد اینها ببر! چون کسی که فرزندان خودش را به خدا بسپارد، یقین دارد خدا بهترین حفظ کنندگان است و نگرانی ندارد، شهید قاسم سلیمانی به فکر پشت جبهه نبود، در پیش روی خود «دین»، «قرآن»، «اهل بیت»، «نظام جمهوری اسلامی» و «ایران» را میدید و آن ایرانی که در روبرو میدید غیر از ایرانی است که دیگران در خانه گذاشتند و رفتند! خیلی فرق است! یک وقت هست کسی میگوید زودتر جنگ تمام شود تا من به شهر خودم برگردم، و گروهی دیگر میگویند خدایا من آمدم دین تو را حفظ کنم نه اینکه سالم بر گردم! شاگرد این مکتب قاسم سلیمانی بود که به فکر این بود تا دین، وطن، کشور، ناموس و آب و خاک را حفظ کند.
وی ادامه داد: این راه برای همه ما باز است، هر چند آنچه مربوط به اهل بیت عصمت و طهارت میشود به ادراک ما نیز در نمیآید که آنها را آرزو کنیم، اما مواردی هست که این بزرگان به آنها رسیدهاند، راه هست و افرادی هستند که این راه را رفتهاند، الان نیز یک عده پیدا میشوند که راه شهید سلیمانی را بروند، چرا ما این راه را نرویم؟
آیت الله جوادی آملی در پایان اظهار داشت: انشا الله خداوند توفیق دهد تا این نظام را تحویل صاحب اصلی آن بدهیم و این امر یقینی است، چرا این امر به دست ما نباشد؟! ما نا امید نیستیم منتها خودمان باید از خواب به در بیاییم، نه بیراهه برویم و نه راه کسی را ببندیم!