رفتن به محتوای اصلی

عزیزِ زیبای من

مرد میدان وحدت
نویسنده(گان):
زینب مولایی
ناشر:
مکتب حاج قاسم
خلاصه از کتاب:

کتاب «عزیز زیبای من» روایت مستندی از هفتاد و دو ساعت پایانی زندگی شهید حاج قاسم سلیمانی و برگرفته از خاطرات اعضای خانواده‌، چند تن از فرماندهان جبهه‌ی مقاومت و رفقای قدیمی ایشان است. این کتاب علاوه‌بر نگرانی‌ها و دغدغه‌های اطرافیان سردار در روزهای میانی دی‌ماه ۱۳۹۸، به شرح روحیات و منش حاج قاسم پیش از شهادت نیز می‌پردازد.

منبع اصلی این کتاب، مستند «پرواز ۱:۲۰» به کارگردانی مهدی نقویان هست و نکات تکمیلی از طریق مصاحبه‌های بیشتر جمع‌آوری و به متن کتاب اضافه شده است.

در انتهای کتاب تصاویر مرتبط با متن خاطرات، شامل عکس‌های خانوادگی، تصویری از دست‌نوشته‌ی شهید و نامه‌ی ایشان به همسرشان آمده است.

برشی از کتاب: «شهادت حاجی دقیقاً همان‌گونه بود که می‌خواست. یک‌بار که مثل همیشه برای نماز به گلزار شهدای کرمان رفته بود، به یکی از افراد همراهش گفته بود: «اگه من شهید شدم، من رو این‌جا دفن کنین.» او به شوخی گفته بود: «حاج‌آقا، این‌جا کوچیکه، شما جا نمی‌شی!» حاجی لبخندی زده و جواب داده بود: «ببین من یه جوری شهید می‌شم که اینجا جا بشم.» حالا دقیقاً همان چیزی اتفاق افتاده بود که دوست داشت و به همه قولش را داده بود. به هرسختی که بود، پیکرش را در قبر گذاشتند. حاجی برای خودش کفنی تهیه کرده و پیش چهل مؤمن برده بود تا برایش امضا کنند. روزی که حضرت آقا بر پیکر حاجی نماز خواندند، کفن را دادند که ایشان هم امضا کنند. ایشان عبای خودشان را به همراه یک انگشتر هدیه کردند تا با حاجی به خاک بسپارند. یک پرچم حرم امام حسین (ع) را هم آوردند و داخل قبر گذاشتند. حاج قاسم سفارش کرده بود نامه‌ی فرزند شهید نصرتی را که قبلاً برایش نوشته بود، با پیکرش دفن کنند تا روشنی قبرش شود.

انگشتری را که با آن سالیان سال نمازشب خوانده بود هم داخل قبر گذاشتند. حالا باید روی عزیزترین دارایی‌شان خاک می‌ریختند…»